شروع با معیارهای توجه •

زمان مطالعه: 3 دقیقه

در قلب هدف نهایی از همه تبلیغات نهفته است: از سر و صدا بکاهید و علاقه مصرف کننده بالقوه را به اندازه کافی جذب کنید تا بتواند با برند ارتباط برقرار کند.

هیچ عامل واحدی وجود ندارد که بهترین تاکتیک های پیشنهادی ممکن را برای کمپین های تبلیغاتی شما تعیین کند یا اینکه جلب توجه مصرف کننده مشابه آن باشد. عناصر پویا و بی‌شماری برای تعامل مصرف‌کننده با برند شما مورد نیاز است. قابلیت مشاهده دیگر کافی نیست و “متریک های توجه” به طور فزاینده ای در صنعت محبوب می شوند.

معیارهای توجه تکاملی از تعامل هستند. از آنجایی که معیارهای توجه که امروزه ردیابی می شوند، در حال ظهور هستند، برخی از بحث های صنعتی سالم در تلاش برای اصلاح و تعریف اینکه اندازه گیری توجه چگونه باید باشد، پدید آمده است.

همانطور که معیارهای توجه و اندازه‌گیری به رشد خود ادامه می‌دهند، برندها می‌توانند بیشتر بیاموزند، برنامه‌ای هماهنگ با نتایج کلیدی کسب‌وکار ایجاد کنند، شروع به بهینه‌سازی برای جلب توجه کنند، و تاکتیک‌های هدف‌گذاری و اندازه‌گیری خود را برای جلب توجه مصرف‌کننده آغاز کنند.

تعریف معیارهای توجه

کسب‌وکارها باید معیار توجهی پیدا کنند که با نتایج کسب‌وکاری که آنها را هدایت می‌کنند همخوانی داشته باشد و آن را در KPIهای بازاریابی خود بگنجانند.

معیارهای توجه را می‌توان نه تنها از طریق قابلیت مشاهده یا مدت زمان مشاهده، بلکه از طریق ارزیابی هر ترکیبی از موارد زیر اندازه‌گیری کرد: اندازه خلاقانه و تعامل، موقعیت آگهی، زمان روز، ناشر/برنامه، قابلیت شنیدن، درهم‌رفتگی صفحه، فراوانی در دستگاه‌ها و ردیابی چشم سنجه‌های توجه می‌توانند دیدی با وضوح بالا از تأثیر هر نمایش ارائه دهند یا در مجموع ارزیابی شوند.

شاید این مقاله را هم دوست داشته باشید :  هر آنچه در مورد کلون توییتر اینستاگرام می دانیم، تابستان امسال عرضه می شود

در حالی که قابلیت مشاهده به عنوان یک معیار مهم پایه باقی می ماند، اما تنها معیاری را برای نمایش یک تبلیغ نشان می دهد و در مورد اینکه آیا بیننده یک تبلیغ را دیده است یا نه چیزی نمی گوید. از سوی دیگر، توجه معیاری است که بر اساس مشاهده واقعی تبلیغات است.

در MediaMath، موجودی را در بازارهایی که برای دستیابی به یک هدف کمپین خاص طراحی شده اند، “گروه بندی” می کنیم، در یک کانال خاص (CTV، بومی یا درون ) اجرا می شوند یا معیارهای خاصی را برآورده می کنند. به عنوان مثال، بازار قابل مشاهده فقط دارای موجودی است که امتیاز قابل مشاهده بالایی را ارائه می دهد. اعداد مشاهده پذیری در بازار توجه به میزان قابل توجهی از میانگین بازار با قابلیت نمایش 91٪ بهتر عمل می کنند (میانگین ها 60٪ – 70٪ هستند، در حالی که میانگین بازار مشاهده پذیری ما 80٪ است).

خود توجه را می‌توان به آنچه که می‌توان معیارهای پراکسی توجه و معیارهای مستقیم توجه انسان در نظر گرفت، تقسیم کرد. معیارهای پراکسی معیارهایی از فعالیت تعامل شناسایی شده در دستگاهی هستند که حاکی از توجه است، در حالی که معیارهای مستقیم شامل اندازه گیری مستقیم افرادی است که از طریق ردیابی بصری به صفحه نمایش توجه می کنند، معمولاً از طریق پانل های انتخاب. هر دو معیار مفید هستند، اما درک تفاوت هنگام بررسی پیشنهادات فروشنده و روش‌شناسی در حین ارزیابی نتایج، مهم است.

شاید این مقاله را هم دوست داشته باشید :  Quordle today - نکات و پاسخ‌ها برای یکشنبه، 23 ژوئیه (بازی شماره 545)

چرا معیارهای توجه

معیارهای توجه در چندین کانال در دسترس هستند، اما صنعت هنوز در مورد یک معیار جهانی که در همه کانال ها قابل اجرا باشد تصمیم نگرفته است. به همین دلیل است که طبق مثال‌های مختلف شرکت‌هایی که معیارهای توجه شرح داده شده در POV را ارائه می‌دهند، رویکردهای مختلفی توسط طرف‌های مختلف استفاده می‌شود.

در اینجا چند نمونه از اصطلاحات مختلف مورد استفاده در صنعت توسط فروشندگان مختلف آورده شده است. اگر این عبارات KPIهایی هستند که هنگام ارزیابی توجه در ارتباط با یکدیگر استفاده می شوند، هر ترکیبی از این عبارات را می توان استفاده کرد:

امتیاز بدهید

لینک کوتاه مقاله : https://5ia.ir/NVJ
کوتاه کننده لینک
کد QR :
اشتراک گذاری
سروناز مقدم پور

سروناز مقدم پور

سروناز مقدم پور هستم کارشناس مهندسی کامپیوتر و مدیر وبسایت نود و هشت زوم. چندین سال است که در حوزه وب فعالیت می کنم و تخصص های اصلیم طراحی سایت و سئو است بعد از یادگیری علاقه زیادی به آموزش دادن دارم

شاید این مطالب را هم دوست داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *